مثلن چند روز پیش که عمل جراحی داشته بعد من بهش میگم مایعات بخور راه برو زیاد حرفمو حساب نمیکنه هی میگه نمیتونم بعد امروز زنگ زد به خالش اون بهش گفت باید هر ساعت یک ربع راه بری مثل اسب میدویید 😡
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
منم بعضی وقتا یه چیزی به خواهرام میگم جدی نمیگیرن بعد همدن حرفو دوستشون بهشون میگه باور میکنن
حرصم میگیره😂
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس من نسبت به تو رو به تصویر میکشه ؛ " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی