2737
2739
عنوان

خیلی ناراحتم

224 بازدید | 19 پست

بچه ها من یه داداشی دارم 20 سالشه من 18 سالم هستش  اون هی رو مخ من داره راه میره در حدیه که مادرم میخواد کتکش بزنه چون واقعا خیلی بده فکر کنید منو خاله هان داریم حرف میزنیم میخندیم بهم میگه درد یا بهش تو ماشین میگم داداشی کولرو بزن میاد کلی فحش بی تربیتی بهم میده میره دکتر اعصاب خیلی این روزا بهمون سخت میگذره سر سفره بهم اینقدر فهش داد بخاطر نادرم چیزی بهش نگفتم چندتا وسلیا برداشتم اومدم اتاقم درو قفل کردم ولی بخاطر اینکه صدای گریه مو نشنون رفتن تو دستشویی اتاقم بچه حالا من فقط 2 تا چیزو بهتون گفتم ولی فکر کتید جلو 20 نفر بهت فحش بده دماغتو بسوزونه حالا این هیچی یه مادربزرگ دارم خیلی پسر دوسته خیلی خیلی یعنی میاد بعضی موقعه 500 میده داداشم بوسش میکنه کلی ناز بعد میبینه من نگاه کردم 10 تومن بهم میده با چشم غره اون هی بهم میگه تو اتیشی میکنی من اصلا بهش تا حالا یه تو نگفتم همیشه احترامشو ناراحتم میکنم ولی امروزا منو مامانم ارامش نداریم حتی به مادرم میگه روانی

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

خیلی سخته با یه بیمار روانی بخوای زندگی کنی ما یکیشون داریم یه سال 

نه میذارنش اسایشگاه نه خدا عمرش میگیره طرف 85 سالشه

مامایزرگ منم پسر دوست بود همیشه به برادرام خوراکی خوشمزه می داد به من .... هم نمیداد  

2738
ترس از اینده  ترس از زندگی  ترس از مرگ  ترس از بیخودی بودن  کلا ترس داره&nbs ...

اینا ترسا که همراه همه هست

ولی دلیل نمیشه خودشو بزنه به دیووونگی

و اینجوری باهات رفتار کنه 

یکم باهاش برخورد کن بزار به خودش بیاد گلم 

خدایا تو بساز تو بسازی قشنگتره...💕
حس میکنم کوچیک بوده زیاد ازحد مورد لطف و توجه افرادی مثل مادربزرگتون قرارگرفته ومتاسفانه رفتارش برگر ...

اصلا این فکرو نکن  برعکس من زندگی خوبی نداشته اون دو سالی که من به دنیا نیونده بودم خیلی بی پولی کشیده بودن من به دنیا اومدم وضعش خوب شد فکر کن تو 8 سالگیش اپاندیس شو عمل کرد الان اپاندیس نداره خیلی جیزا کشید تا بزرگ شد منم فقط بخاطر همین تحمل میکنم و گرونه حتی یکم تاقت ندارم

این تجربرو من داشتم داداشم گاهی بی دلیل گردنمو فشار میداد وقتی بچه بودم زود از کوره در میرفت قرص مصرف میکنه اسکیزوفرنی داشت بعضی وقتا دلم براش میسوخت گاهیم ناراحت میشدم

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز