جاری من شونزده سال از من کوچیکتر اسمم رو صدا می کنه من هم اون رو به اسم صدا میزنم مگه باید همدیگه رو زن داداش صدا کنیم!!!
در وجود من هزاران زن زندگی میکند،یکی شعر می گوید،یکی روزنامه می خواند،یکی غذا می پزد،یکی موهایش را میبافد،یکی دموکرات است آن یکی دیکتاتور؛ اما میان آنها زنی هست که دیگر به آینه نگاه نمی کند،او بازمانده ی هجوم ندیدن هاست❣
خب بگو دیگه چی میشه احترام احترام میاره یه بارمن پیش خواهرشوهرم گفتم من ازهمه تون کوچیکترم کسی به من زنداداش نمیگه،برادرشوهرم که بیست سال ازمن بزرگتره نگو شنیده بوده ازاون به بعد اسممو دیگه نمیگه همش زنداداش میکه چی میشه اگه دل کسی با گفتن همین یه کلمه شادبشه اخه،من خودم عمه هم نمیشم چون داداش ندارم برادرشوهرم به پسرش یاد داده به من نگه زنعمو بگه عمه نمیدونین چقدرخوشحال میشم ازشنیدن این کلمات