خسته شدم واقعا دارم باهاشون تو یه ساختمون شیش ساله زندگی میکنم
دیگه بریدم
هر جامیرم میگه کجا میری
کجا بودی
با کی بودی ........
همیشه با شوهرم میریم بیرون میگن کجایید
مثلا نگرانن
امروز یه سر رفتم خونه بابام با ماسک
برگشتم میگه امروز دیگه به اندازه کافی کرونایی شدید
با طعنه
بگو اره یه کرونا آوردم مخصوص شما فقط
بگواره بیاببوسم ات شماهم بی بهره نباشی
مثل بابای من .اینقدر بدم میاد از این‌کارش.دعواش کروم امروز
بگو .. خوریش بتو نیومده
از بس گریه کردم دیگه صدام در نمیاد
تورو خدا یکم دلداریم بدید باید چیکارکنم
😲😲😲😶😶😶😶
از اول نباید میرفتی اونجا،الانم بری توچادر بهتره تااونجا
نگران چیه بابافضولن فضول عین مادرشوهرمن
چه میشه کرد .من مادرشوهرم میومد دنبالمون دم در برمیگشتم میومد جلوم نمیتونستم یچی باخودم بیارم
یه چندبار،بپیچون دیگه نمیپرسن
دفعه ی بعدی که پرسید کجا بودی بگو کار داشتم بیرون،خودشووو جرررر هم داد نگو کجا بودی تقصیر خودته از اول بهش رو دادی پررو شده مردک
ان شاء الله هر چه زودتر صاحب خونه بشید عزیزم
یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه اصلا اهمیت نده بزار واسه خودش بگه
