شاید براتون خوشایند نباشه
برادرمو هیچوقت نمیبخشم کل سالهای نوجوونی و جوونی رو برام زهر کرد حرفای تلخ بی محلی و توهین ، آخرم از دستش با ازدواج نسنجیدم فرارکردم از خونه بابام، از ته دلم نفرین میکنم هیچوقت ازدواج نکنه
خوار شوهرم بهم گفت برادر نداری خودش یه پسر و دختر داشت باردار بود نفرینش کردم البته تو دلم چونکه چندین بار بهم گفته بود اما سری آخری بدجور دلم شکست یه پسر مریض زایید موقع زایمان دو ماه تو بیمارستان بستری بود دلم خنک شد الانم آمبولی ریه داره مداوم پیش دکتر هست وقتی میگم چرا مریض هست میگه چیزی نیست آلرژی هست😂😂 امسال بازم بهم گفت برادر نداری امیدوارم خیر از بچه هاش نبینه چونکه همیشه بخاطر نداشتن برادر قلبمو میشکنه 😪😪😪
نا امیدم بچه ها
هیچ نمیفهمم چرا هیچکس پاپیش نمیزاره برام حالا بحث ازدواجش نیستا من با خاستگار نداشتنه مشکل دارم اخه ن زشتم ن خانوادمون بده خداروشکر وضع مالی خوبه ولی اصلا انگار من دیده نمیشم باور کنین ی مهمونیایی میریم بعد خبر میاد فلانی نامزد شده نگاهش ک میکنم واقعا برتری نمیبینم حتی پایین تر هستن نمیدونم چرا اینجوریه اصلا اعتماد بنفسم پوکیده
مامانمم تا دهنشو باز میکنه میگ ادم بودی خاستگار داشتی اخه من ب کسی بدی نکردم کار بدی نکردم پس چرا اینطوره
خواهرم ۵ یا ۶ سال باردار نشد منم بعد عروسیم با سن کم تا ۱۰ ماه باردار نشده بودم جلو روم نه ولی پشت سرمون میگفتن بیا اون یکی که نازا بود اینم نازاس بعدش الان پسرم ۷ ماه و نیم و خواهرم دخترش دوماه و نیم ان شاالله همه طعم مادرشدن رو بچشن❤
من زخم زبون از نامزد قبلیم شنیدم، ازم پایین تر بود میخواست اینجور عیبای خودشو بپوشونه، الان دو سال از بهم خوردن نامزدیم گذشته، خودشو خانواده شو سپردم به خدا، فقط میدونم ازدواج کرد یه دختری رو گرفت که از سایت همسریابی پیداش کرده بود، و تو عقدش خانواده ش نرفتن، از زندگیش خبر ندارم اما دوست دارم به بدترین شکل ممکن ضربه شو بخوره چون با نقشه اومده بود خواستگاری من و تموم حرفاش دروغ بود وقتی فهمیدم بهم زدم
کسی ک دوسش داشتم بهم گف کی میاد تو رو بگیره دندونت شکسته قیافت مث سرطانیاست ـ
بچگی از پله افتادم خودشم خوب میدونست
وای یعنی حس میکنم اونطوری ک اون شب دل من شکست دنیا لرزید
عوضی پست امیدوارم خدا جبران کنه چون نمیتونم ببخشم ـ ایشالا سر دخترش بیاد هرروز جلو چشش باشه از حسرت بمیره
