2733
2739

دوست همسرم و خانمش اومدن خونمون شام

بعد من و همسرم فرداش که جمعه بود برنامه ریخته بودیم بریم یه جای زیارتی تو تهران(خودمون کرجیم)

آقا اینا خواستن آخر شب پاشن برن،همسرِ من یه تعارفِ خشک زد که فلانی بمونید خونه ما،فردا باهم بریم فلان‌جا

آقا اینا درجا قبول کردن😂😂

و بدتر از اون فرداش که رفتیم اون مکان زیارتی،موقع نهار شد،رفتیم یه فست‌فود،آقا همسرِ من رفت سفارش بده،مرده یه زحمت به خودش نداد یه تعارف بزنه بگه من حساب میکنم،همینجوری عین ماست اومد نشست پشت میز!😂😂

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

دختر داییم نه سالشه میاد خونه ام بدون استثنا اول می ره اشپزخونه تمام کابینت ها یخچال باز می کنه بعد می گه فلان خوراکی می خوام تا اینجا اصلا ناراحت نمی ش چون دوستش دارم ولی می ره اتاق خواب سر ویترین وسایل تزیینی و عروسک و اسباب بازیام اون لحه دیگه خونم جوش میاد بیشتر هم از اینکه وسط صبت با بزرگترام هی میاد می گه ابجی این بده ابجی بیا اتاق ابجی اون بده از بس صدام می که دیوانه می شم

2728

من اگر مهمونی از قبد بگه دارم میام نهایت احترام و پذیرایی ای ک در توانم هست و روی خوشم رو نشون میدم. حتی اصرار میکنم بازم بمونه

ولی مهمونی ک سرزده بیاد ارزش یه مگس هم براش نمیذارم. اخمام توهم یه چایی ب زور میارم. تحویلشم نمیگیرم بره بجهنم

فقط 7 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
🌸🙂ممنون میشم اگر برای شادی روح مادر نازنیم و پدر عزیزم صلوات بفرستید🌸🙂
سینک دسشویی 

اخه ی دوست بیشعوری داشت م پسرش سه سالش بود پی پی کرده بود در حدی که بو گوه همه خنه برداشته بود اود گفت می شه پسرمو تو سینکت بشورم من فقط زل زدم بهش شوهرش همچین خجالت کشید و رنگ عوض کرد گفت سینک جای ظرف شستنه

کلا از سه چیز متنفرم  یک. سرزده خونه کسی رفتن  دو. از غذا ایراد گرفتن  سه. فضولی ک ...

چرا فضولی کردی تو خونه میزبان؟

سختی هامیگذرد اما هیچوقت هیچوقت آدم فراموش نمیکنه کیا همراهیش میکنن و کیا میرن
2738

پس بچه ها خودمونیم

اینجا ک هممون با فرهنگیم

پس اینایی ک میان خونمون از کجا میان

فقط 7 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
🌸🙂ممنون میشم اگر برای شادی روح مادر نازنیم و پدر عزیزم صلوات بفرستید🌸🙂
اخه ی دوست بیشعوری داشت م پسرش سه سالش بود پی پی کرده بود در حدی که بو گوه همه خنه برداشته بود اود گ ...

یا ابوالفضل😷

چ کودن هایی پیدا میشن

سختی هامیگذرد اما هیچوقت هیچوقت آدم فراموش نمیکنه کیا همراهیش میکنن و کیا میرن
یکی از خاله هام دعوتمون میکنه بعد که میریم موقع پذیرایی دیگه کم مونده بزنمون. با اکراه و یه حالت بدی ...


خاله منم همینجوریه

واسه عروسیه من اصصصصلا زنگ نزد بگه کمک میخای یانه چون خواهرندارم داداشمم کوچیکه مامانمم مریضه همه کارامو خودم کردم.از جهیزیه خریدن بگیر تا چیدن خونم وباقیه چیزا.فقط موقع جهاز برون اومد ما مراسم میگیریم واسه جهاز برون و پذیرایی میکنیم.همه چیزو خودم دست تنها درست کردم.فقط اومد گف چرا فلان چیزو نخریدی و رف

عردسیم شب موقع شام اومد و رف.

اونقد دلم شکست ک الانکه بهش فک میکنم اشکم درمیاد

از این دلم میسوزه ک واسه عردسیه پسرش خداشاهده از یه هفته قبل عردسی زنگ میزد داد و بیداد ک چرا کمکم نمیکنید دست تنهام و فلان تا یه هفته بعد عردسی ک بریم خونشو تمیز کنیم

نمیبخشمش

ما یه مهمونی داشتیم. اومد جوابشو در آورد شست. آویزون کرد رو دسته مبل خشک بشه! مثلا خیلی بهداشتی بود ...

چندش😂😂😂😂

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ختم قرآن

سفید۹۴ | 1 دقیقه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  8 ساعت پیش