2737
2739

من خودم برای اولین بار رفتم خونه یکی مهمونی  وقتی که وارد شدم هیچکس نیومد استقبالم شوهر خونه پا تی وی زنه هم داشت ظرف میشست تو اشپزخونه دختر خانواده دره واحدا برامون باز کرد خیلی بهم برخورد خدایی

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

والا اینجا به همه چی مهمان گیر میدن 

ترجیح میدم دیگه خونه کسی نرم 

یکی میگه بدم میاد مهمون بره دست شویی 100 نفر هم لایک میکنن 

اون یکی میگه بدم میاد از قاشق چنگالم استفاده کنن 

کاش باخودشون بیارن 

اون میگه بدم میاد پاشو بزنه به میز 

یکی میگه بدم میاد مهمون بچه شو خونه ما تعویض پوشک کنه....... 

خدایا شکرت 🙏🏻
2728

ما ها که با هم خیلی راحتیم درگیر این چیزا نیستیم کلا زیاد میریم خونه های هم 

همه بختیاریا اینجورین من خودم خونه فامیلامونم بینش یه سری هم به خونه خودمون میزنم با مامان بابام اشنا میشم😂

تورو حضرت عباس لایک‌نکن😐💔دوستان ما چند تا کاربر هستیم که این اکانت رو زدیم برای تاپیک هامون که توی اکانت اصلی نپرسیم گفتم در جریان باشید 

ما هم ی بار رفتیم خواستگاری شهر دیگه واسه داییم شب رسیدیم هیچ کس محلی به ما نداد تازه ده بار سلام دادیم مادر عروس به زور گفت سلام داشت ظرف میشست .تازه خودشونم گفتن بیاین دختر ما رو بگیرین دختر اولشون زن اون یکی داییمه

سلام تو پیجم کلی مگنت🌈🦉🦋🍆🍓🥕 دسته کلید ⁦❤️⁩💛🌺🐁🐣ماگ🍭🍬🍫 با قیمت مناسب دارم به تمام شهرها هم پست میکنم😉😘arezookhamirchiniشماره واتس آپ ۰۹۳۶۱۸۳۲۲۷۱
2738

اینکه بی اجازه بچشون رو راهنمایی کردن اتاق من 

اون لحظه چیزی نگفتم وقتی وارد شدم تمام لباسام رو از کشو دراورده بود 

وسایلام رو زمین 

مامانشم کنارش سرش تو گوشی 

یکی از همکاران مامانم بود 

انقدددر ناراحت شدم

‏نظر همه محترم نیست! این یک سفسطه ساده لوحانه‌ست که میگه نظر همه محترمه، درستش اینه که «همه حق بیان نظرشون رو دارن» نه این‌که نظر همه محترمه..

من کلا تنها نمیرم خونه خواهرشوهرم یبار سمت خونشون کار داشتم بعد گفت بیا خونمون منم رفتم ناهار که خوردیم رفت بچه هاشو بخوابونه خودشم خوابید منم تنها نشستم تو پذیرایی ساعت ۶ بعدظهر شد بیدار نشد منم رفتم خونمون 

من هر کی میاد خونم انقدر راحته غذاهای اضافه رو میبره😪

چون من و همسرم خیلی ب مهمون روی خوش نشون میدیم....لامصب یذره واسه فردا ناهارم بذار بمونه😄😄

 چشم به فردا دوختم شاید از من ما بشه                            گره دلتنگیام با دستای تو وا بشه.....                                *********************************                     نه جونمو بگیر نه پای من بمیر منو همیشه زندگی زده          صدا اگه صداست خدا همون خداست چرا همیشه حال ما بده .....تو فرصت کمت نفس کشیدمت که زندگیمو زیر و رو کنم....بخاطر خودم شبیه تو شدم که آرزوتو آرزو کنم😔                     

توی مهمونی بودیم خیلیم ادمای خوب و مهمون نوازی هستن 

ولی مرد خونواده شون یدونه متکا بودش که گذاشته بودن برای تکیه دادن بحالت نیمه دراز کش روی اون متکا تکیه داده بود و داشت با ما صحبت میکرد 

بعد پشتش پسرش نشسته بود که ۲۲ سالشه یعنی بزرگه

هم خندم گرفت هم ناراحت شدم 

چون اینکار بی احترامی به پسرش بودش 

اونم پیش چشم مهمون 

برادر شوهرم مارو دعوت کرده بود شام، رفتیم در زدیم دیدیم نیستن

همسرم زنگ زد گفت جایی بودیم داریم میایم😑

خودشون ظهر رفته بودن مهمونی😮

خواستیم برگردیم ک رسیدن گفتن فک کردیم شما دیرتر میاید😑

خداجون خودت نگهدار دخترنازم و پسرقشنگم باش❤️❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز