ماو پسر خاله شوهرم باهم عروسی کردیم،دوسال بعد تصمیم گرفتیم بچه دارشیم حالا بچه اونا کم مونده یسالش بشه ولی ماهمچنان دربدر دکتریم،حالا مازودترازاونااقدام کرده بودیم ولی،،،الانم هرسری مارو میبینه خیلی بچم بچم میکنه منم بغضم میگیره😔😔😔😔
میشه واسه حل مشکل بابام و استخدام‌رسمی شدنم یه صلوات بفرسید و دعام‌کنید ؟ برکتش به زندگی خودتون میرسه
ایشالا خدا یه دوقلو بهت بده😁
چرا گلم چرا اینقدر ضعیفی خدا ایشالله دامنه تو رو هم سبز میکنه
شاید بنده خدا منظور نداره شما بد برداشت می‌کنی گلم .
من که اصلا بچه دار شدن برام مهم نیست نازا هم باشم برام مهم نیست گلم .
جز دردسر چیری ندارع گلم
حساس شدی
خوب بکنه بنظرم حساس شدی خودت داری خودتو ازار میدی
عزیزم انشاالله میشه ،مشکلتون چیه ؟؟؟
خود خاله ی شوهر کیه که عروسش بخواد مهم باشه. انقدر دایره ی ارتباطاتتون رو بزرگ نکنین که بخوایین از دست هر ننه قمری حرص بخورین.
انشالله که زود زود به نتیجه میرسی
فعلا بگو مابچه نمخایم هنوز دوس داریم دونفره باشیمو بچرخیم
و درنبال کارات باش ایشالازودترباردارشی
غصه نخور باعث میشه دیر اتفاق بیفته
بگو بچه صالح خدابهم میده بچه سالم میده زود زود
اووووف خواهرشوهرام دیرتر از ما عروسی کردن و‌از شوهرم هم کوچیکترن ولی بچه دارن هر سه ولی ما بچه دار نمیشیم من عین خیالم نیست ولی شوهرم‌حسودی میکنه😑😑😑
اون‌بیچاره ها اصلا کلاس نمی ذارن ولی زبون مادرشوهرم اتیش بگیره که مدام طعنه میزنه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
