مادرشوهرم به خاطر قلبش تو بیمارستان بستری من بیمارستان نرفتم ملاقاتش به خاطر کرونا چون بچه کوچک دارم زنگ میزدم حالش را میپرسیدم شوهرم هم ماموریت بودحالا همین روزهاست که مرخص بشه شوهرم میگه خونه میریم ملاقاتش من میگم نریم ممکنه تو بیمارستان کرونا گرفته باشه وناقل اما شوهرم گیرداده که بریم میگم همه ماسک بزنیم بریم خودت هم به مادرت بگو ماسک بزنه میگه نه بهش بر میخوره موندم به نظرتون چیکارکنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.