بچه ها ما قبلا یه خونه ی خیلی بزرگ و شیکی داشتیم که من عاشقش بودم و از بچگی تو اون خونه بزرگ شدم تا این که به خاطر به اجرا گذاشتن مهریه توسط مامانم مجبور شدیم خونه رو بفروشیم تا پول اونو بدیم، الان اومدیم یه خونه ای که نصف خونه ی قبلیمونه و در ورودی زنگ زده و نمای خونه آبروریزیه، حتی دیگه نمیتونم خونمونو به کسی از دوستام نشون بدم، و از طرفی چون خونه پمپ نداره فشار آب به شدت کمه و اصلا نمیشه حموم رفت چون شامپو کامل شسته نمیشه، و خونه چون شمالیه اصلا نور نمیاد تو خونه و ۲۴ ساعته خونمون تاریکه حتی صبحا و ظهرا...همش تو ذهنم ناخوداگاه این خونه رو با خونه ی قبلیمون مقایسه میکنم و از مامانم متنفر میشم و هر روز بداخلاق تر و بدعنق تر از دیروز...به نظرتون طبیعیه یا من کم تحمل شدم؟