دیشب خیلییی باهام بد کرد خیلیییی هنوز چشمهام دارهدمیسوزه از گریه!!۴ ماهی هست خونه مادرشوهرم نرفتم به خاطر کرونا ۶ بار بهش گفتم بیا بریم تو دوماهه گذشته گفت نه اونا کرونا دارن ولشون کن یا گفت که ول کن یا ده روز پیش که خیلی دمانتیک بود گفت اونا خیلی شلوغن میترسم ببرمت!خواهر من ۳ ماهه تو خونست شوهرشم دور کاره خریدهاشونم نتی ماهه پیش دیگه خل شد اومد خونه مامانم و من شوهرمم باهاشون خوب کباب پخت و اینا دوبار؛دیشب خواهرم دعوتمون کرد خوومو کشتم نیومد که بریم گفت مگه من رفتم خونه خانوادم!!انگار نه انگار من ده بار گفتم بریم!!اگر نگفته بودم نمیسوختم تو بارداری من تاره بادش افتاده اذیتم کنه!!چه رفتاری کنم باهاش چطور کم محلی کنم تو رو خدا بگید اینم بگم لحظه اخر حالموگرفت در ظاهر همه چیز اکی بود که بریم.
خب عزیزم چه توقعاتی داره ایشون خونه پدرشون به اون عزیزی نمیرن حالا اصرار داری بیاد خونه ی خواهر شما خب شاید دلش نخوادتازشم حالا خواهرممراعات میکنه و ال و بل ایشون ک ندیدع تازشم به اونا نیست کرنا بالخره شوهرش میاد سر بزنه شاید ناقل باشن شما بارداری حساس شدی باید هیچ جانری یه کم به فکر بچت باش
الانم دلتو شکسته باهاش اصلا شوخی نکن کارای روزمرتو بکن غذا و چایی و میوه و دسر و همه چی چیزیم لازم دا ی بدونک اینکه به چشماش و صورتش نگا کنی بگو بخره همینجوی ادام6 بده تا بیاد عذرخواهی کنه
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کلا وقتی مردا دوس ندارن جایی برن اصن اصرار نکن. من سالهاست شوهرم با باجناقش رفت و امد نمیکنه. حتی شوهرخاهرم چن باری گفته میخام بیایم خونتون شوهرم گفته بگو نیستم خونه. من اصراری نمیکنم با اینکه خانوادم میگن تو مقصری باید با شوهرت حرف بزنی. ولی اون مرد گنده ست دگ واسه رفت و امداش خودش باید تصمیم بگیره
خوش به حالت كه اينقدر ريلكسى ما نصف بيشتر مشكلاتمون سر خونواده هاست خواهردلم خوووونه😔
مادرشوهرم و پدرسوهرم بعد ۳۰ واندی سال هنوز سرخانواده ها ک کی بیاد کی نیاد دعوا دارن. من کلا تکلیفم تو این قضیه با خودم روشنه. جایی بخام نرم رک و راست بش میگم فلان جا نمیام. اونم بخاد با کسی رفت و امد نکنه من جلوشو نمیگیرم