خیلی با هم صمیمی نیستیم.ولی هربار میاد کلی برای بچه م خرید میکنه.و دوسش داره باهاش بازی میکنه.منم بهش احترام میزارم.و تا حالا حرف نامربوطی بهش نزدم.ولی خیلی دلمو میشکنه.چندبار با تعجب جلوهمه میگه خدایی مادرت هیچی سیسمونی نداد؟مادرشوهرمم قند تو دلش آب میشه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...