من،،البته مجردم...از خانواده که شانس نیاوردم😔 خداکنه حداقل شوهر خوبی گیرم بیاد☺
یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
عزیزم بیا تو تاپیک دختران آسیب دیده از مادر....همه اونایی که اونجا هستن مشکل شما رو دارن...دردل کن ح ...
آدرس تاپیکو لطف میکنین بدین؟🙏❤
یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃
یکی از رویاهام اینه که برم تو کارخونه پنیر پیتزا غلت بزنم تو پنیرا کشششش بیارم و بیرون نیام🤤😋فانتزی دیگمم این بود شوهرم رئیس کارخونه باشه منم مدیر عاملش کنه😁اینم نشد دیگه. فانتزی دیگمم این بود که شوهرم فست فودی داشته باشه و من مدام پیتزا بقولم😬 این نشد😂زندگی به کام من،کلا نشد🙃
نمیتونم بدیاشو ببخشم از اول ازدواج تا الان خوبی هم داره ولی من فقط اون فکرا میاد تو ذهنم ک باهام چیک ...
منم مثل توام و خیلی عذاب میکشم اصلا در مورد خوبیاش که شاید خیلی بیشتر از بدیاشه فکر نمیکنم همش تو ذهنم هر روز و هر روز بدیاشو مرور میکنم و تو دلم با خودم حرف میزنمو میگم اون خیلی بده ازش بدم میاد متنفرم اصلا هر روز فقط بدیاش جلو چشممه دنیام بهم محبت کرده و هزینه کرده و کادو داده اصلا به چشمم نمیاد نمیدونم چطور باید خودمونو عوض کنیم
مرجان لب لعل تو مر جان مرا قوت، یاقوت بگویم لب لعل تو و یا قوت، قربان وفاتم به وفاتم گذری کن، تا بوت همی بشنوم از رخنه تابوت
بدیاش چیا هستن ؟ منم اصلا نمیتونم با وجود کتکایی که زده و تحقیر و خیانت به خوبیاش فکر کنم . با اینکه ...
اوایل ازدواج یکی دو بار دست روم بلند کرد انقدر ازش سرد شدم دیگه این کارو نکرد هر بار مسافرت باید با خانوادش میرفتم یا هیچ جا نمیبردم هر بار به طرفداری بی دلیل از خانوادش وسایل زندگیمو که خیلی عاشقش بودم زدش شکست. عکشای دوست دخترای قبلی و روابط نامشروعش تو خارجو آورده بود تو خونه پیداشون کردم. خیلی بهم سر هر چیزی دروغ میگفت و خیلی چیزای دیگه تک تکشون عین فیلم تو ذهنمه بارها و بارها مرور میکنم
مرجان لب لعل تو مر جان مرا قوت، یاقوت بگویم لب لعل تو و یا قوت، قربان وفاتم به وفاتم گذری کن، تا بوت همی بشنوم از رخنه تابوت