morfi مدیر استارتر عضویت: 1399/04/07 تعداد پست: 2708 عنوان وقتی ک بچه بودین چ تصورات غلط بامزه ای داشتین؟ 888 بازدید | 112 پست که الان بهش فکر که میکنین خندتون میگیره؟ من خودم هر موقع بهشت زهرا ک میرفتیمقبرایی ک تازه بودنو سنگ هنوز نداشتن چون خاکا حالت برامده روی زمین بودنفکر میکردم ادم اونجاست و خاک ریختن روش...خیلی میترسدم ک پام بهشون نخوره ی دفع اصلا حسین (ع)رنگ غمش فرق میکند به همه میگویم که تورا دوست دارم...شمایی را که از این حال زار من و ایمان بال پشه ای من اذیت میشوی و باز هم دعایم میکنی! 1399/04/17 | 04:14 2 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
نازنین_عاشق_لباشک عضویت: 1397/08/22 تعداد پست: 4520 مال من بی ادبیعنمیدونم از کجا اون تصور تو ذهنم بوداما خب میگمش..هستهی هلو رو فکر میکردم اونجای پیرزنه :/خدایا منو محو کن اصن 😲 دیدم که آدمی میتواند شفای آدمی باشد...🍃❤️
پاندا_مهربونی عضویت: 1399/04/15 تعداد پست: 1219 فکر میکردم روغن های حیوانی مثل شتر مرغ و .... مثلاً حیوونا رو فشار میدن محکم بعد روغن حیوانی درست میشه😁 خب خوشگلا میخواستم بگم که من و دیگه یادتون بمونه من پاندای مهربونی هست❤️😁 اما از درون کونگ فوکاری بیش نیستم🙄😁
morfi مدیر استارتر عضویت: 1399/04/07 تعداد پست: 2708 مال من بی ادبیع نمیدونم از کجا اون تصور تو ذهنم بود اما خب میگمش . . هستهی هلو رو فکر میکردم ا ... مگه دیده بودی اصلا حسین (ع)رنگ غمش فرق میکند به همه میگویم که تورا دوست دارم...شمایی را که از این حال زار من و ایمان بال پشه ای من اذیت میشوی و باز هم دعایم میکنی!
سیندرلا00 عضویت: 1398/04/11 تعداد پست: 10622 منم کوچک ک بودم فک میکردم بچه اونجوری متولد میشه یعنی پدر مادر دستاشونو میگیرن تو دست همبعد اون درست میشه
نادیااصلی عضویت: 1399/03/10 تعداد پست: 547 مال من بی ادبیع نمیدونم از کجا اون تصور تو ذهنم بود اما خب میگمش . . هستهی هلو رو فکر میکردم ا ... 😅😅😅😅🤣🤣😂😂روده برشدم 😐😑😐😑
morfi مدیر استارتر عضویت: 1399/04/07 تعداد پست: 2708 فکر میکردم روغن های حیوانی مثل شتر مرغ و .... مثلاً حیوونا رو فشار میدن محکم بعد روغن حیوانی ... خیلی علمی بود اصلا حسین (ع)رنگ غمش فرق میکند به همه میگویم که تورا دوست دارم...شمایی را که از این حال زار من و ایمان بال پشه ای من اذیت میشوی و باز هم دعایم میکنی!
morfi مدیر استارتر عضویت: 1399/04/07 تعداد پست: 2708 منم کوچک ک بودم فک میکردم بچه اونجوری متولد میشه یعنی پدر مادر دستاشونو میگیرن تو دست همبعد او ... من فکر میکردم باید باهم بیشینن دعا کنن اصلا حسین (ع)رنگ غمش فرق میکند به همه میگویم که تورا دوست دارم...شمایی را که از این حال زار من و ایمان بال پشه ای من اذیت میشوی و باز هم دعایم میکنی!
نازنین_عاشق_لباشک عضویت: 1397/08/22 تعداد پست: 4520 مگه دیده بودی بخدا نمیدونم کی بهم گفته بود.ی بار تو کوچه یه هسته هلو دیدم بت چوب کالبد شکافیش میکردم😵😵😵😵 دیدم که آدمی میتواند شفای آدمی باشد...🍃❤️
morfi مدیر استارتر عضویت: 1399/04/07 تعداد پست: 2708 نوار بهداشتی و پدو کلن این مواردو فکر میکردممامانا باهاش دستشوییو تمیز میکنن تباه بودم اصلا حسین (ع)رنگ غمش فرق میکند به همه میگویم که تورا دوست دارم...شمایی را که از این حال زار من و ایمان بال پشه ای من اذیت میشوی و باز هم دعایم میکنی!
سیندرلا00 عضویت: 1398/04/11 تعداد پست: 10622 هر وقت دل درد ميگرفتم فك ميكرد خدا ني ني گذاشته تو دلم خخ اره جون خودت نینی رو کس دیگه ای هل میده تو شکم 😄😄
نادیااصلی عضویت: 1399/03/10 تعداد پست: 547 مال من بی ادبیع نمیدونم از کجا اون تصور تو ذهنم بود اما خب میگمش . . هستهی هلو رو فکر میکردم ا ... اه بیشعور هلو اومد او دهنم🤢🤢🤢 😐😑😐😑