وقتی ک بچه بودین چ تصورات غلط بامزه ای داشتین؟ صفحه 8

morfi

مدیر

عضویت: 1399/04/07

تعداد پست: 2708

که الان بهش فکر که میکنین خندتون میگیره؟

من خودم هر موقع بهشت زهرا ک میرفتیم

قبرایی ک تازه بودنو سنگ هنوز نداشتن

چون خاکا حالت برامده روی زمین بودن

فکر میکردم ادم اونجاست و خاک ریختن روش...

خیلی میترسدم ک پام بهشون نخوره ی دفع

اصلا حسین (ع)رنگ غمش فرق میکند به همه میگویم که تورا دوست دارم...شمایی را که از این حال زار من و ایمان بال پشه ای من اذیت میشوی و باز هم دعایم میکنی!

1399/04/17

04:14

2 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

خون_آشام

عضویت: 1398/10/19

تعداد پست: 6995

خخخخ معزل فکریت خیلی خوب بوده

اره خیلی همس دنبال یه عکس العمل سریع برای پاک کردن رژ بودم😂😂😂😂

یهو دیدی خوردمت😏

1399/04/17

04:56

0 نفر لایک کرده اند ...

morfi

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/07

تعداد پست: 2708

اره خیلی همس دنبال یه عکس العمل سریع برای پاک کردن رژ بودم😂😂😂😂

دوران راهنمایی دغدغه من دماغ بود

وای اون زمان چ ورم زشتی داشت

فکر میکردم هیچ وقت نمیره

1399/04/17

04:58

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

mahtiti000

عضویت: 1396/07/26

تعداد پست: 1912

کلاس. دوم دبستان بودم توی چرخ خیاطی مادرم پرمنگنات دیدم توی یه شیشه کوچولو چون مث اکلیل بود برداشتم گذاشتم توی کیفم رفتم مدرسه نشون دوستم دادم اونم خیلی خوشش اومد التماس کرد بده به من منم بهش دادم

برده بود خونه مامانش دیده بوود فردا اومد مدرسه منو صدا زدن دیدم توی دفتم بین معلما همهمه ست مدیر مدرسه میگفت مواد منفجرست در این حد بی شعور زنگ زدن مادر اومد بهش نشون دادن با دعوا گفتن دخترت اینو اورده مدرسه مادرم تف انداخت توی صورتشونو گفت این پرمنگناته شما چطور معلم شدید

این خاطره فراموشم نمیشه هیچوقت

1399/04/17

04:59

0 نفر لایک کرده اند ...