من ۴ تا خواهرشوهر دارم یکیشون دختر خونس سه تای دیگشون از دست مادرشون فرار کردن رفتن شهرستان بسکه دخالت میکنه دخترای خودشم فرارین. حالا منه بدبخت یک کوچه باش فاصله دارم.. تو تاپیکای قبلیم گفتم چقدر خودخواهه و اذیت میکنه. اینم بگم شوهرم خیلی طرف مادرشه مرد خوبیه اما اول و اخر مامانشه. حالا میخواد برای خواهرشوهرم خواستگار بیاد خواهرشوهر بزرگم میخواد بیاد شهر ما . خونه مامادرشوهرم خیلی بزرگه شش خواب داره خونه من نقلیه با دو خواب. اون روز رفتم اش ببرم مادرشوهرم مثل دختر ۱۸ ساله داشت فرش میشست و ملافه منو دید جا خورد ... به شوهرم گفته من مریضم و کمر دردم خواهرت با شوهرش و سه تا پسرش بیان خونه شما!!!!😭بچه ها من بچه ده ماهه دارم شیطووووووون به هیچ کارم نمیرسم غذا هم هر روز من برا خودمون و مادرشوهرم میزارم با اینکه سر و مر گنده هست هرگز کمک من نکرد تو این ماه ها تو مریضی و غیره😔من خودم هزار مشکل دارم واقعا تو خونه کوچیک نمیتونم پذیرایی کنم. شوهرمم گفت از خداتم باشه خواهر خودته باید پذیرایی کنی . مادرشوهرم خودشو میزنه مریضی وگرنه از منم سالمتره😭بگین چی بگم به شوهرم چکار کنم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ببین دوراه بیشتر نداری یا باید وایسی تو روی شوهر و بگی نیاد و یه عمر سرکوفت بشنوی که یه بار خواهر من خواست بیاد اینجا تو نزاشتی بیاد یا اینکه پذیرای مهمونت باشی
سیاست خاصی تو این موضوع ندارم که با ارامش همه چیز به نفع شما تموم شا