۲۴ سالمه یه بچه زیر ۲ سال دارم باردارم ماه پنجممه احساس میکنم من دیگه هیچوقت روی ازادیو تفریح درست حسابیو جوونی کردنو به خودم رسیدنو نمیبینم درسته فکرم؟
مثلا تو ماشین نشستم یه بچه رو پامه یکی تو شکمم یه اهنگ عاشقونه پخش میشه دلم میخواد باهاش بخونم واسه شوهرم دلبری کنم بی هدف بریم دور دور تصمیم یهویی بگیریم بریم سفر مث قدیما ولی دیگه نمیشه باید بشینپ سر جام تا اخر عمرم وضعیت همینه؟یا اگر که چند سال دیگه باید اینجور بگذره؟