احساس عیالباری میکنم

واقعا دیگه از بچه آوری مسئولیتی سنگیتر داریم؟؟تو دیگه الان نباید به خودت فکر کنی فقط به بچه هات فکر کن تا چند سال دیگه که بزرگ بشن

یکم اذیت میشی باهم بزرگ میشن ولی،چندسال دیگه کلا راحتی

منم بعد ازدواج زود باردار شدم سن ۲۲ اونموقع همش مشیمون بودم واسه اون تا سه سالگی بچم هر کی میگفت دومی بیار تو دلم فوشش میدادم الان پسرم ۸ سالش منو شوهرم تازه رها و ازاد شدیم همه جا میگردیم شبا تا صبح بیداریم هیکلمم خیلی خوب شده اما چه کنم پسرم همش میگه خواهر برادر میخوام میخوام خدا بخوات باردار بشم با اینکه خیلی میترسم دوبارا واسه اون حالات

الان نازا بودی بخاطر بچه خون گریه میکردی خوب میشد؟

بچه باعث تنوع زندگی و محکم شدن پایه زندگی میشه 

بعد دوسالگی هم مسعولیتشون کمتره

پسر من ۱۲سالشه جرئت دومی ندارم مسئولیت بسیار سنگینیه احساس آمادگی اصلا ندارم

عزیزم باید بگم احساست کاملا درسته😑😑

منم ۷۷یم و بچه اولم یکسالش بود که متوجه شدم دومی رو باردارم🤦‍♀️

الان دومی یکسالشه

و دیگه هیچی از زندگی نفهمیدم و نمیفهمم... نمیدونمم تا کی...

ناشکری نمیکنم. خداروشکر تنشون سالمه. الحمدالله

اما خب معتقدم اشتباه محضه شیر به شیر😣😣

منم ندارم یعنی منو شوهرم اصلا حس کمبود بچه نداریم ولی خوب این ۸ سالش شده میگم خدای نکرده برا من و باباش اتفاقی بیوفته خیلی تنها میشه فامیل انچنان با فکری هم نداریم  همش دلداری میدم خدوم نیگم هیکلم بد شد میرم پیکر تراشی

زیاد خودشو درگیر و وسواس تمیزی نمیکنه 

همش ب خودش میرسه 

یکمم زرنگه ماشالله

اسی به نظر تو شرایطط بهتر سه ساله شدن باهم بازی میکنن فکر کن دو قلو بارداری بعد ۵ سالم میزاری مهد به علایقت میرسی کاش منم کسی پیشم بود مادر مادر شوهری پشت هم میاوردم

خب دوست عزیز باید بهش فکر میکردی واقعا در مورد بچه چه تصوری داشتی که الان میگی تصوری نداشتم از مسیولیت؟

اگر با برنامه از پیش تعیین شده میاوردی سختی هاش رو میپرسیدی خودت رو توی موقعیت های سخت بچه تجسم میکردی و خودتو آماده میکردی الان به جای ناراحتی داشتی این تصویر زیبا ‌ رو با عشق تعریف میکردی نه ناراحتی

البته حال الانت رو میشه گذاشت پای هورمون های بارداری