حالا همسریا فامیل ا غزیبه بعدترین سوتیتون چی بوده که خیلی خجالت بکشیدید😂😑
من کلا شوهر خالم رو میبینم دکمه سوتیم فعال میشه 😑
یادم نندازززززززز
من یبار میخواستم ب یک پسره بگم از داداشم پول قرض گرفتم تایپ کردم از داداشم چول قرض گرفتم اونم خندید چند روز بعد ک داشتم پیامارو مرور میکردم دیدم جر خوردم از خنده و خجالت الانم یادش میوفتم عرق شرم میشینه روم😂😂😂🥴🥴🥴
گوزوها بیاین تعریف کنید
فروشنده ی مرد چاق بود خیلی گفتم سایز پدرم رو نمیدونم واسه بلوز اما بزرگه گفت یعنی اندازه ی منه گفتم ن دیگه تا اییییین حد☹☹☹☹☹
زیپ شلوارم باز بود
جلو بکی از بچه ها دکترا ازمون من ارشدم اون دکتراس خیلیم اقا اصن ی وضعی باز یادم افتاد فشارم افتاد
نوجون بودم با همه دست دادم حتی با اقاشون
یادم رفت با خانومش سلام علیک کنم
بعد که نشستم اقاشون اشاره کرد پس خانومم چی!!!!
مردم یعنی
وای یه بار تو جمع نشسته بودیم پر از آقایون فامیل
دخترم عادت داره همه چیزو از همه جا میاره میزاره وسط هال و میره خیلی سعی کرم ترکش بدم ولی نشد یه بار نشسته بودیم رفته بود هر چی نوار و شرت و سوتین و تامپون و کرم داشتم آورد ریخت جلوی آقایون محترم فامیل😧
خرید رفتم نمایشگاه بود
کلی این ور اونور کردم جنس رو بعد که خواستم بخرمش دیدم پولم کمه یادم افتاد قبلا خرجش کردم!!!
فروشنده هم یه طوری دلش سوخت برام که حالم به هم خورد
جلوی برادر شوهرما و پدر شوهرم.داشتن راجع به مهمونای عروسی همسایشون حرف میزدن که کجا خوابیدنو جاشون تنگه و اینا منم گفتم نه فلانی همه مردارو برد خونه.حالا فلانی کیه یه خانوم مطلقه تنها.ینی تو افق محو شدم.انگار حرف نزنم میگن لالم.همشون زدن زیر خنده اب شدم از خجالت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
