خیلی ناراحتم ازینکه نرفتم البته به خواست خودم نرفتم شوهرم خیلی اسرار کرد که بریم ولی خودم گفتم نه شرایط خطرناکه ما تهرانیم اونا کرمان الان یه سری عکس و فیلم واسم فرستادن. فقط تونستم براشون آرزوی خوشبختی کنم.😭😭😭😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه نمیرم دیوانه نیستم تو این شرایط جایی برم که خطرش زیاده
كاش همه مثل شما فكر ميكردن مثلا يه بنده خدايي از نزديكان ما كار ادارى داشت اومد تهران زن و بچش هم اورده بود تازه قبلش هم مشهد رفته بودن ميگفتن مشهد خونه از خودمون داريم مسافر خونه كه نرفتيم😐 خب حرم كه رفتين بالاخره همون صحن هم شلوغه من نميدونم چرا مردم انقد كاراى غير واجب ميكنن جون بقيه روهم بخطر ميندازن مثلا من روم نشد بگم خونه ما نياين ولى خودم خونه هيچكس نميرم
لامصب ماهم عروسی داریم هفته دیگه خودمونفرین کردم اگه برم وخوانوادمم قراره نریم به درک که ...
فقط خواهش میکنم الان که نمیرید و کار خوبی میکنید حتما خبر بدید که نمیرید چون توی این گرونی کلی پول شام شما میشه .خبر بدید تا هم باعث بشید بقیه یاد بگیرن و نرن و هم آمار داشته باشن