دقیقا واسه خودم که تو تایپک بچه های بی ادبم گفته بودم
مهمونی خونه دوست شوهرم دعوت بودیم هردومونم باهم رو در وایسی داشتم بعد بچشون رفته بود تو دستشویی بیرون نمیومد دوست شوهرم بهش گفت تو به این بچه یه چیزی بگو هر وقت میره دستشویی خودشو با اب خیس میکنه
هیچی بچه اومد بیرون شوهرم بغلش کرد با مهربونی باهاش حرف زد بچه یه دفعه بلند شد گفت عمو تو گوه نخور
شوهرم دیگه اون ادم سابق نشد😅