من همش فکر میکردم بسر هست تازه همش بهش میگفتم علیرضا باهاش هم حرف میزدم میگفتم ولی وقتی شنیدم دختره نه اینکه ناراحت بشم نه ولی انگار شوک شده بودم این همه مدت میگفتم علی رضا دوباره چند روز بعد تونستم صداش بزنم به اسم دخترونه و کلی لباس دخترونه گرفتم و یادمه روز اول که فهمیدم دختره وقتی برگشتم خونه همش اهنگ یه دختر دارم براش میخوندم که برای استقابل از دخترم و هم شروعی دوباره برای عادت کردن بهش باشه
خداوندا طول عمری با عزت به پدر مادر خوبم. عطا کن