۲۱ سالمه
درگیر ی رابطه عاشقی شدم
میترسم
نمیدونم خوشبختیه یا ن
من دانشجوی پزشکیم و برا ی استان
اون آقا بازاری و عمده فروشی ب سراسر کشور و برا ی استان دیگه
خیلی تعصبین.
خیلی دوسم داره
ولی میگه من میترسم بعدا سر تعصبم اذیتت کنم. میگه دوس ندارم با مرد غریبه حرف بزنی
ولی درگیر رابطه عاشقانه شدم
نباشه افسردگی میگیرم.
جو نمیدماااا
ی بار یادمه، نبود و من سرم زدم. نوروبیون زدم. الانم از شدت این حس و وابستگی پیش روانپزشک میرم
کمکم کنین
چیکار کنم آخه
هم با درک و شعور و مودب و با شخصیت و مصمم و با اراده و پرتلاشه. هم عاشقه یا حداقل میدونم خیلیییییی دوسم داره هم پولداره
من چیکار کنم اخه
دوسش دارم