ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
خودم یه تخم مرغ برداشتم فرار کردمزیرزمین یه صب تا عصر نشستمروش جوجه بشه اخرم شکست 😂🤦🏻♀️
اولیه۸۷ 😔هدف اول ۸۰🔑😑هدف دوم ۷۵✔️🔑😐 هدف سوم ۷۰🔒😌 هدف چهارم ۶۵😇🔒هدف پنجم ۶۳🔒😁وووو هدف نهایی 🔒۶۰😍 وزن فعلی ۷۲ به امید پیروزی و لاغری و زیبایی به امید روزی ک تمام لباسامو باز بغل کنم ♥️ تاریخ شروع رژیم ۱۳۹۹/۴/۱
منم عاشقه مرغ و خروسم اللخصوص وقتی میری تخممرغاشو بر میداری 😍
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍