2726

نه مامانم اینا برام خریدن نه شوهرم می‌خره

یک روز تو خونه کلا جیک جیک کردم😂

ولی بازم نخرید برام

میگه تو خودت جیک جیک کن

خو دوست دارم آخه🤔

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

منم به بابام التماس کردم‌نخرید

خودم یه تخم مرغ برداشتم فرار کردم‌زیرزمین یه صب تا عصر نشستم‌روش جوجه بشه اخرم شکست 😂🤦🏻‍♀️

 اولیه۸۷ 😔هدف اول ۸۰🔑😑هدف دوم ۷۵✔️🔑😐 هدف سوم ۷۰🔒😌 هدف چهارم ۶۵😇🔒هدف پنجم ۶۳🔒😁وووو هدف نهایی 🔒۶۰😍 وزن فعلی ۷۲  به امید پیروزی و لاغری و زیبایی به امید روزی ک تمام لباسامو باز بغل کنم ♥️ تاریخ شروع رژیم ۱۳۹۹/۴/۱

مامانم میگفت مریض میشی ولی بابایی قرمزشو برام خرید همین ک از پلاستیک درش اورد انقد جیغ زدم و فرار کردم ک خودم صدا خروس میدادم😂😂

من تا مهربانی بیشتر نخوانده ام🌹سومین کاربری به علت زبون درازی در حرف حق😉☝🏻

منم عاشقه مرغ و خروسم اللخصوص وقتی میری تخممرغاشو بر میداری 😍 

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز