منم مث توبودم وقتی یک ماه حامله بودم شوهرم رفت زندان
خیلی افسردگس وتنهایی کشیدم
ولی محکم شدم
حتی وقتی بچم بدنیااومد شوهرم زندان بود
دخترم یکسالش شد بازم توزندان بود
ولی صبرکردم اومد
دیگ ی ادم دیگ بودم سرد وبی احساس
مشکلات و بچع داری رو توسن 20سالگی تنهایی ب دوش کشیدم
و جداشدم.چون دیگ ازشوهرم زده شده بودم