اره اوایل ازدواج حس بدی بهش داشتم وقتی اون ومامانمو یجا میدیدم حالم بد میشد ولی کم کم اعتمادمو جذب کرد همش پیش خودمه کار که میره مرتب تصویری زنگ میزنه هیچ گونه ارتباطی بادوست و رفیق نداره بهترین تفریحش وقت گذروندن بامن وپسرمونه جون بخام بهم میده این چیزاش منو جذب خودش کرد
من یکیو میشناسم (از نزدیک نزدیک) که عمه و شوهر عمه ش برای ادامه تحصیل و تخصص سالها ایران نبودن
وقتی برگشتن دختره و شوهرعمه عاشق هم شدن به چه وضعی (دختره قبلش یه بار عقد کرده بود جدا شده بود عمه هم یه بچه داشت)
عمهه جدا شد این دو تا با هم عروسی کردن از ایرانم رفتن کلا
بشنوی میگه امکان نداره حقیقت باشه! ۱۷ سال اختلاف سن دارن با هم البته
مامانت الان ازدواج کرده؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
