به من گفتی تا که دل دریا کن بند گیسو وا کن
سایه ها با رویا بوی گلها
که بوی گل ناله مرغ شب تشنگی ها بر لب
پنجه ها در گیسو عطر شب بو
بزن غلتی اطلسی ها را برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی میخواند سایه ای میماند مست و تنها
نگاه تو شکوه ی آه تو هرم دستان تو
گرمی جان تو با نفس ها
به من گفتی تاکه دل دریا کن بند گیسو وا کن
ابر باران زا شب بوی دریا
به ساحل ها موج بیتابی را
در قدم های پا در وصال رویا
گردش ماهی ها بوسه ماه
ماه#