عاشقش بودم عاشقم نبود .. فامیل بود . هرکاری کردم محلم نداد دوسال گذشت کنارش گذاشتم بزرگ تر شدم برگشت اومد خاستگاری ک الان وقتش باهم باشیم الان دیگ آبروریزی نیست ما فامیلیم نمیشه باهم دوس باشیم فقط ازدواج من دیگ عاشقش نبودم .. دوسال دقیق تلاش کرد ک قبولش کنم ..
ازین ور ی پسره رو دوس داشتم دوسم داشت اصلا نمیدونم چطور شد ازدواج کرد ول کرد رفت .. اینم از عشق دو طرفه ام .
تو این گیر و دار فامیلمون عجیییب عاشقم بود دوسش نداشتم محلش ندادم ول کردم رفتم دیگ نخواست من و الان پروف گذاشته ب اسمk .. همه میدونن با ی کیمیا نامی دوسته .. ولی هیچوقت واسه من ازین پروفا نزاشت و ازین کارا نکرد ..
حالا با اون پسر اولیه ک فامیله نامزد کردم . 🙂این چ زندگی بود .. این همه چرخ چرخ .. ای روزگار .. واقعا هرچی قسمت باشه همون میشه