2733
2734

فقط بلدم بگم سلام 


قبلنا اینقدرر شوخ و خوشحال بودم ک خدا میدونست 😭😭😭 

نمیدونم نمیدونم چرا خدا همه چیمو ازم گرفت ‌ 


من از بچه گی عاشق درس خوندن بودم تو محله یپایین شهر بودیم ولی درسم خیلی خوب بود واقعا دوس داشتم درس خوندنو  با کل دخترای محلمون دوست بودم همشونو دوست داشتم اصلا الان که فک میکنم انگار تو بهشت بودم 

تا اینکه پنجم ابتدایی ازمون تیزهوشان دادمو و از شانس خرابم قبول شدم 

از اون موقع بود ک بدبختیام شروع شد رفتم تو مدرسع لیی ک  یع ذره ام دوستش نداشتم ازش متنفر بودم . تنها شدم


گفتم اشکال نداره درسمو میخونم خوب از همشون میزنم جلو  درسمو خوندم و از همشون زدم جلوتر ولی خیلییی تنها بودم اینقدر تنها بودم ک اخرش درسمم خراب شد  از سوم راهنمایی دیگه نکشیدم اینقدر حالم بد شد و غصه میخوردم التماسسسسس مامانم میکردم ک بذاره مدرسع مو عوض کنم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
مانتو شلوار مدرسه مو پاره میکردم خودمو به در و دیوار میکوبیدم . از مدرسه فرار میکردم هیچ کدوم انگار ...

وا پی خانوادت چی میگفتن 😐

اونی که فکر میکنی تو باغ نیست خودش صاحبه باغه😜
2738

اینقدر گفتم اخرم قبول نکرد درسم هروز خراب تر شد دیگه اصلا نمیتونستم درس بخونم .یا رسید کنکور و کلیییییی مشکلات خانوادگی اخرم هیچی قبول نشدم . الانم ۲۲ سالمه و کلی مشکل دارم ک هیچ کدومش راه حل ندلره

اگه فکر میکن مشکل از اعتماد بنفس و عزت نفسته دوتا تاپیک میشناسم خیلی بدرد بخوره

نه مشکل این بود ک من اونجارو دوست نداشتم از خونمون دور بود بچه هاش مدلشون باهام فرق میکرد اختلاف طبقاتی خیلی زیاد بود بینمون 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687