دخترهای مجرد به خصوص بالای ۳۰

جدی مث من بودین?من فقط ب فکر تحصیلاتتم.توخونه هم میگم بعد از اعتقاد ب خدا و معنویات تحصیلاتم برام مهمه و پول. بله شما درست میفرمایید جامعه خیلی اذیت میکنه منم این زاویه رو بررسی کردم ولی واسه کسی مث من ک هیشکیو حساب نمیکنه فک نکنم بخوام ناراحت شم.

حالا شما از مجردی راضی هستین?زنداداشاتون ک اذیتتون نمیکنن?بدترین حرفی ک دربارتون زده شد درباره مجردیتون رو میشه بگین.

ممنون آبجی 😘ب زحمت انداختم درکل پخته ایی از تجربیاتت خواستم بهره ببرم

خودت بهتر میدونی اما من بودم برای خواسته هام میجنگیدم 

۲۷ سالمه سرکار میرفتم قبلا ولی الان فعلا دارم برای یه آزمون مهم درس می خونم

مسافرت شرایطش پیش نیامده بخوام مجردی برم ولی خب شرایط خوبی باشه میرم 

البته بابای منم خیلی حساسه ولی خب اگه بخوای به حرفشون همیشه باشی که باید خودمون داخل خونه حبس کنیم

کلا فرقی نداره آدم چند سالش باشه برای دخترا تا وقتی مجردی پدرا خصوصا یکم محدودیت میزارن البته بعضی وقتا واقعا حق میدم بهشون جامعه جالبی نداریم یکم باید احتیاط کرد

من متولد ۸۰ ام درحال مادرشدنم 

 الان یه تاپیکی بود مشکل دقیقا همین بود که میخواست ازدواج کنه ولی خواستگار نداشت 

بعد ببین ازش سوال میپرسیدی در حد چند کلمه جواب میداد 

اصلا نمیتونست ارتباط برقرار کنه 

آخرسرم تاپیکشو قفل کرد 

براش کلی نوشته بودم نشد که بهش بگم 

میخواستم کمکش کنم ولی ...

اگه میتونستی برای خودت خونه بگیری مستقل بشی خیلی خوبه. 

چقد زود .......

پشیمون نیستی ?راستشو بگو ما ناشناسیم تولوخدا😘😘😘

منم دقیقا مثل شما فقط تحصیل برام مهم بود، از مجردی راضی بودم خودم واقعا ولی اینقدر که میگم دیگه باید ازدواج کنی بعد یه مدت اعصاب برات نمیمونه، و اینکه کمی که سنت میره بالا بیشتر باید حواست به برداشت های مردهای اطرافت باشه، به زنداداش ربطی نداره خیلی، مگه خودت خیلی نقطه ضعف نشون بدی، ولی بدترین حرفا رو از کسی که همدیگه رو دوس داشتیم شنیدم، چیزایی که هیچوقت تا الان کسی بهم نگفته بود، مثلا اینکه تو اگه خوب بودی تا حالا ازدواج کرده بودی، در صورتی که واقعا تا الان یا خودم اصلا نخواستم یا نپسندیدم، این حرفا یه جایی یه وقتی تا مغز استخون هاتم میسوزونه، مخصوصا اگه از زبون کسی باشه که برات مهم

میدونم سختی زیادی داره اما کمکت میکرد خودت برای زندگیت تصمیم بگیری

نمیتونم قضاوت کنم جای شما نیستم من پدر و ماردم به تمام خواسته هام احترام میزارند

منظورم صرفا دختر نبود، منظورم اینه که به هر صورت پدر مادر تجربه شون بیشتر، مشکل اینه که ماها وقتی به یه سنی میرسیم فکر میکنیم دیگه همه چی بلدیم و عقلمون به همه چی میرسه و هر تصمیمی بگیریم درسته، حداقل برای من اینطور بود، تا اینجاشم بدجور گند زدم به زندگیم سر همین حرف گوش نکردن ها