من از خاستگارام میگفتم هر کی میومد نمیتونستم رد میکردم
بعد از طعنه ها و حرفاش و اینکه میگفت آشنا شو
شاید به دلت نشستن
تصمیم گرفتم به خاستگارام اجازه بدم بیان و
با هاشون آشنا شم برم بیرون
یه بار که یکیشو بهش گفتم آتیشی شد بهم گفت دخترای مثل شما جامعه رو خراب کردن درحالی که من تا این سن خیلی خودمو حفظ کردم