من دوستای عزیزموتوی نینی سایت صاف کردم میدونم چقد ناله چقد گریه زاری.شماهام هی دلداری و اینا. حالا این سری اومدم یه چیزی براتون تعریف کنم.
یه آقایی بهم پیشنهاد داده قرار بذاریم که من کرک و پرم ریخت. خیییییلی خوبه خیییییلیییییی. البته از نظر من خیلی خوبه نظر بقیه رو نمیدونم. تو این چندماه سه چهار مورد پیش اومده بود افراد دیگه یکم ابراز علاقه کنن من اون موقع هم حالم بد بود هم واقعا حالت تهوع میگرفتم چون باورم نمیشد طلاق گرفتم و این چیزا داره واسم پیش میاد. مورداام همچین خوب نبودن.
این آقا اولا که نمیدونه من جدا شدم.اگه بخوام برم سر قرار حتما باید بهش بگم. دوما که من اصلاااااااااا هیچ رقمه اعتماد به نفسشو ندارم. تو این سالا خیلی له و لورده شده اعتماد به نفسم. اصلا به دیدنش فکر میکنم میگم نه من خوب نیستم یه سال باشگاه برم موهامم بلند شه ال کنم بل کنم بعد.
بعد تازه اصلا شدنی نیست چون این یه دوستی جدی میخواد. و من!!! اگر تا الان مجرد بودم با کله قبول میکردم ولی این اسم مطلقه که روی من اومده حالمو داره به هم میزنه و میدونم که هزارتا چیزو باید رعایت کنم. رابطه و سفر و مهمونی خبری نیست.این محدودیتا رو واسه خودم گذاشتم. پس دوستی با این آقا کنسله. ولی چقد حیف !!!! خیلی آدم حسابیه. اومدم هم پز بدم 😂😂😂 هم خیلی بیشعوری بود نک‌و ناله هامو بگم اینا رو نگم. آقا میگم خیلی خفنه یه چیز میگم یه چیز میشنوین. به قول حبیب حالا چراااا من؟؟؟؟!!!!
