سخت ترین لحظه زایمانتون کدوم لحظه بود؟؟

وقتی ک ساعتها میگذشتو من زایمان نمیکردم بعد یک روز بردنم سز

به چشم ماجراجویی بهش نگاه کنی همه لحظه هاش جالبه،تجربه تکرار نشدنیه، میکن هر زایمان متفاوته ،

درد فراموش میشه ،ولی لذت بخشی از یه معجزه بودن همیشه یادت میمونه،

همون چنتا پست اول تاپیکو خوندم پشیمون شدم از بچه😭😭🤕😓

وای خدا رحم کن بهم  

وای اینا رو خوندم مور مورم شد .زایمان کابوسه برام.

بچه اولم زایمانم دیر شد ،درشت بود بچه، 9 ساعت بیمارستان درد کشیدم نتونستم طبیعی و بالاخره لحظات اخر راضی شدن سزارین بشم،بعد که بچه دنیا اومد در اثرهمین تاخیر مشکل داشت و دوروز ازم جدابود،،اون دوروز مردم و زنده شدم خیلی سخت گذشت😞

بچه دومم اون درد فشارایی که بعد عمل می اومدن شکم و میدادن وحشتناک بود😣

جالبه کساییکه سزارین کردن در مورد طبیعی نظر میدن شما که خودت تجربه نکردی چطوری میتونی بگی طبیعی بده‌ ‌فلان ، هرکسی نظرشو‌ در‌ مورد زایمان خودش بگه باعث ترس بقیه هم‌ نمیشه . من طبیعی بودم با آمپول فشار و‌اپیدورال که خیلی راحت بود وحشتناک ترین لحظه وقتی بود که بچه اومد تو واژن با اونکه درد نداشتم ولی از ترس داد میزدم چون فک میکردم الان منفجر میشم ولی شاید چند ثانیه بود وقتی دیدم بچه دنیا اومد خاص ترین لحظه ی زندگیم بود باورم نمیشد هنوز و اون موقعی که میذارن تو بغلت ، بخیه ها تا دو هفته اذیت کنندس نه اینکه درد زیادی باشه ولی یجورایی رو مخه بعد دو هفته خیلی خوب شدم و انگار نه انگار که زایمان کردم . اپیدورال هم خیلی شنیده بودم عوارض داره و روند زایمان رو کند میکنه ولی برای من اینجوری نبود با اونکه خیلی زود هم اپیدورال شدم سه سانت بودم 

كدوم بهتر بود بيهوشي يا بي حسي

از بیهوشی راضی تر بودم کلن شکره خدا سزارین دومم خیلی بهتر بود از اولی واسه همین جرات فک کردن ب سومی ب سرم زد😂

اينقدر از اين اتفاق كه بي حس نشم ميترسم كه نگوالانم كه به خاطر كرونا اصلا بي هوش نميكنن

واااي پس ايناي كه ميگن بي حسي تو كمر درد نداره دارن گولم ميزنن😭

وقتی وارد اتاق عمل شدم حالم دگرگون شده بود

حال خودم بد شد و فشارم افتاد و اکثیژن بهم وصل کردم نی نیم تو فشار زیادی بود سرش بیرون اومده بودو من بی جون افتاده بودم نمیتونستم بیارمش هر دوتامون خیلی اذیت شدیم بمیرم براش😔

اکسیژن

جديدا مثل اينكه فشار ميدن 

من ده سال پيش سزارين شدم چرا فشار نميدادن