کاش زندگی ی جور دیگه بود😔آخه مگه میشه قلب آدم ب درد نیاد وقتی میبینه یکی بخاطر بیماری ک دست خودش نیس پڋیرفته نشه😔 خودمو ک بذارم جاش شرایط خیلی سختیه گفتنش ب شما هم سخته😔 تصمیم شما هم همینطور😔 چ روزگار بی ارزشی
خیلی شرایط سختیه خدا به برادرتون کمک کنه . آدم میمونه بین عقل و احساس مخصوصا اگه دوستش داشته باشه . از یه طرف عقل میگه باید میگفته و با پنهانکاری زندگی رو شروع کرده از طرفی ام اس بیماری ای هست که با استرس شدید و ناراحتی آدم زود فلج میشه برادرتون حتما با خودش میگه اگه من بذارمش و برم و علاوه بر روحش جسمش هم زودتر از بین بره چی ؟ چجوری عذاب وجدانشو تحمل کنم ؟
من داییم بایه خانومی عقد کرد ۱۴روز بعد فهمیدیم یه مریضی روانی خیلی بدوغیرقابل درمان داره که مخفی کردن وجداشدن
تصمیم با برادرتونه دیگه
من خودم یه خواستگار داشتم که تو مهمونی دیدمش و خیلی مهرش به دلم نشست بعد اومد خواستگاری و همون اول گفت دیابت شدید داره و انسولین میزنه مردم و زنده شدم تا ردش کردم یه سال بعدش هم فهمیدم بر اثر همون دیابت فوت کرد 😞
آدم میترسه نظر بده
هر چی خیر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
