همسرم مردبدبخت وبی مسئولیتی بودکه اسیرمتادون واعتیادبود وهرکاری کردم درست نشد
خیلی سختی کشیدم ونهایتاطلاق راانتخاب کردم
نزدیک یکسال ونیم خونه بابام بودم ولی صیغه طلاق اسفندی که گذشت جاری شد چون راضی نمیشد
من غصه واشکهامو ریختم توی اون سالها الانم گاهی دلتنگ میشم یاگریه میکنم ولی یادزندگی چرتی که داشتم میفتم میفهمم تصمیمم عاقلانه بود
اگه دیدی خیلی اذیتی برو مشاور حتما