با من صنما دل یکدله کن گر سر ننهم انگه گله کن
ممنون شده ام از بهر خدا زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش این مغز مرا پر مشغله کن
ای زهره و مه زان شعله ی رو دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شده ای بر طور برآ ترک گله کن
نعلین ز دوپا بیرون کن و رو در دست طوی پا ابله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان درگردن او رو زنگله کن
#مولانای_جان