بخدا شاید باورتون نشه ولی دارم گریه میکنم
امشب با بابامم بدجور دعوام شدش
همش حس بی ارزش بودن رو بهم میدن
همش وقتی یادم میوفته که قرار نیست هیچ وقت طعم عشق و دوست داشته شدن رو بکشم با خودم میگم پس چه کاریه که توی این دنیا باشم و فقط عذاب بکشم
به خوده خدا همه ی دختر های هم سن اطرافم یکیو توی زندگیشون دارن که تا پای جون دادن هواشون داره ولی من چی؟؟؟!
گناهم چی بودش زشت بودنمممممم
مگه خوده خدا منو این مدلی نیافرید
مگه خودش منو این شکلی نکرد
وقتب خالم پز خواستگار های دختراشو به مامانم میداد همون شب من مردم
وقتی مامانم تیکم میندازه سگم تو رو نمیگیره اون موقع مردم
وقتی تو خیابون رد شدم پسره دست دوست دختر عگلش محکم میگیره منو نسونش میده میگهندیدی چقدر زشت بود همون روز من مردم