مامانايي ك ني نيشون مرداد ٩٩ بدنيا مياد

حدودا نه ساعت 

37 حدودا

قربون شما☺😘من دقیقا ۳۸هفته و ۴روز زایمان کردم آخرین پریودم ۲۱آبان بود 

مرسی رقیه جون سلامت باشی آره شکرخوبم یکم درد مثل پریودی دارم که اونم بهترم نسبت به یکی دوساعت پیش😅فقط گشنه ام گشنه😂

خیلی ممنون گلم ،ان شاءالله

ان شاءالله شمام زایمان کنی به سلامتی

عزیزم ناراحت نباش از دستش 

مردا تو این حور موقعیتا خودشون و گم میکنن مخصوصا بچه اول 

ی حس خاصی دارن ،سردرگم هستن

 اره یه چیزاییی داریم ولی اونجور نیس ک اینقدمرمحتوا باشه وپر مغزیجات 

گرمیجاتم درس میکنن ک مثلا خونریزی زودتموم بشه ولی برا قوای بدنیش چیزای زیادی درس نمیکنن فوقش یه شیربرنج باروغن محلی خرنا باروغن محلی وکنجد اتفاقا من سزارینی بودم هیچی نخوردم چون بچمم زردی داش اصلا میترسیدم چیز گرم بخورم فقط سردی میخوردم سه روز اول همش ضعف میکردم حالم بدمیشد فشارم افت میکردولی این جیطایی ک شمامیگید خیلی خوبه کلی چیزای مقوی داره توش من الان ۱۷ روز ازعملم گذشته میشه راهنمایی کنید چیامیتونم درس کنم بخورم

منم هیچ چیز نفاخی نمیخورم الان تنها غذایی ک میخورم تادوماه فقط مرغ وماهی هس حتی زده شدم دیگ 

من فقط ميگفتم تروخدا بدين بخورم😂😂

همین مغزیجاتو با خرما بخور یا حلوایی کن همه رو باهم تفت بده.

اون کاچی هم زیره و بادیان و رازینه و یکم فلفل و دارچین و هل سبز همه رو پودر کن با روغن محلی وپودر گردو تفت بده بعد نبات و یه لیوان اب هم بهش اضافه کن جوش که امد باهاش نون ریز کن بخور واسه صبحانه.

یه کاچی دبکه هم با ارد برنج و ارد کندم و مغزیجات و روغن محلی تفت میدی بعد هل و دارچین و زعفران میزنی با یه لیوان اب که اخرش غلیظ میشه مث سوپ همینجوری میخوری نون لازم نداره.

جوجه محلی هم  که ابگوشت میکنیم خبلی خوبه.

خوراک تو ربطی به زردی بچه نداره اون گرمی هس که بچه با شیر تو دونه میزنه که میتونی روزی یه مقدار عرق کاستی و خاکشیر بخوری خنک بشه طبع شیرت ولی واسه زردی اصلا تاثیر نداره

ووووووووووووووششششش چه نازه.چقدر از تو عکس خوردنیه.خدا حفظش کنه خوش قدم باشه زینب طلا.وزنشم خوبه ماشاالله. شما بودی فکر کنم خیلی نگران وزن گیریش بودی؟

مبارکه عزیزم.چشمت رکشن خوش قدم باشه

خخ فداتشم مرسی 😂فعلا انقد این دکتر اون دکتر میرم هر روز خدا مامانم میگه اخرش تو این راه پله ها میزایی

رفلاکسش بخاطر اینکه اضطراب داشتی شیرت خراب شده به اصطلاح.

منم وقتی بابام فوت شد پسرم نه ماهش بود اصلا رفلاکس نداشت.ولی بخاطر استرس من افتاد به استفراغ دیگه بهش ندادم شیر.

راستی اسطوخودوس و سنبالطیب واسه اعصاب خوبه عرقش

شرح حال امروز من🥴😂

یعنی از رو نمیرم 🙁

امروز دوباره مثل هر روز صبح رفتم بیمارستان کلی اسرار پذیرش نشدم رفتم پیش دکترم گفت من هیچاز دستم نمیاد رییس زایشگاه یه زن خیلی عوضی هستش که خدارو حق نمیشناسه و رضایت نمیده اصلا  ۷ تا دکتر رفتم امروز فکر کن هر ۷ تا رو طبقه ۳ بودن خداشاهده ۵ بار بالا پایین کردم مامانم میگفت بیچاره تحرش زایمان میکنی دکتر خودم گفت دوسدارم سزارینت کنم ولی منم هیچ کاری نمیتونم بکنم برات برو سنندج😂همه ی دکترا گفتن نمیکننن دکتر اخر بهم گفت نامه هاتو ببر کمیسیون پزشکی دانشگاه تایید کنن بعد ببر بیمارستان  کمیسیون تشکیل میدن بیمارستان شاید تاییدشش کنن😂😂اون شایدش منو کشته بود🤤