یادمه داداشم سه چهار سالش که بود لکنت گرفت! مامانم به همه گفته بود به روش نیارین که اینجور حرف میزنه که استرس بگیره تا خوب بشه
خونه مامان بزرگم که میرفتیم عمه ام عمدا میگفت اه چرا اینجوری حرف میزنی خسته ام کردی
منم عقلم نمیرسید به مامانم بگم عمه اینجوری با داداشم حرف میزنه