شوهر من توی کارای خونه اصلا کمک نمیکنه مثلا شوهر من اگه چیزی بخوره من از جلوش بر میدارم یا اینکه جوراباشو نمیشوره مینذاره گوشه اناق، وقتی غدا میخوریم یه لیوان جابجا نمیکنه، یه چای دم نمیکنه، فقققققققط وقتایی که مهمون داریم و بیشتر وقتایی که فامیلای خودشن مخصوصا برادرش هستن بعد مهمونی ظرفا رومیشوره ،قبل مهمونی خودش خونه رو مرتب میکنه درحدی که برق بیفته، گاهی تمیز کردن پارکینگ ،تمیز کردن بالکن
منم تازه درسم تموم شده الان خونه هستم تمام وقت .دارم برای دکترا میخونم.
صبحای جمعه هم تا لنگ ظهر میخابه پا میشه وقتی ازش میخام تختو هم حتی مرتب نمیکنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!11111
هر روز صبح باید پا شم بهش صبحونه بدم. اگرم بلند نشم تا چند روز به من محل نمیده و طلبکاره ههههههههههههههههههههههه
آشغالا رو یادش میره ببره و همیشه یا باید یادم باشه بدم دستش یا خودم برم و مسئولیت ثابت قبول نمیکنه
یعنی زبونی قبول میکنه بعدش یادش میره
یه بار بهش گفتم خسته شدم از بس که به تو سروبس دادم جوابمو اینطوری داد که همه خانمایی که شوهراشونو دوست دارن این کارارو میکنن.!!!!
البته فکر نکنین که کاری بلد نیستا اون خونوادش تهران نیستن و 8 سال تنها زندگی کرده. زمان آشنایی ما خونش به قدری مرتب و تمیز بود که به عمرتون خونه پسر مجرد به این تمیزی ندیدین تموم کاراشو با ظرافت هر چه تمام انجام میداد. از دوخت و دوز و آشپزی به نحو احست گرفته تاااااااااا کارای فنی .( البته این قلم آخرو الانم انجام میده) همیشه به من میگفت که دوست داره درکنار هم با هم کارای خونه انجام بدیم و به من کمک کنه(خدا ذلیل کنه این مردای دروغگوررو) الان که بهش میگم میگه که اونموقع داغ بودم نمیفهمیدم.
خلاصه ابنکه من موندم چیکار کنم که حد اقل کارای خودشو انجام بده خسته شدم
منم تازه درسم تموم شده الان خونه هستم تمام وقت .دارم برای دکترا میخونم.
صبحای جمعه هم تا لنگ ظهر میخابه پا میشه وقتی ازش میخام تختو هم حتی مرتب نمیکنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!11111
هر روز صبح باید پا شم بهش صبحونه بدم. اگرم بلند نشم تا چند روز به من محل نمیده و طلبکاره ههههههههههههههههههههههه
آشغالا رو یادش میره ببره و همیشه یا باید یادم باشه بدم دستش یا خودم برم و مسئولیت ثابت قبول نمیکنه
یعنی زبونی قبول میکنه بعدش یادش میره
یه بار بهش گفتم خسته شدم از بس که به تو سروبس دادم جوابمو اینطوری داد که همه خانمایی که شوهراشونو دوست دارن این کارارو میکنن.!!!!
البته فکر نکنین که کاری بلد نیستا اون خونوادش تهران نیستن و 8 سال تنها زندگی کرده. زمان آشنایی ما خونش به قدری مرتب و تمیز بود که به عمرتون خونه پسر مجرد به این تمیزی ندیدین تموم کاراشو با ظرافت هر چه تمام انجام میداد. از دوخت و دوز و آشپزی به نحو احست گرفته تاااااااااا کارای فنی .( البته این قلم آخرو الانم انجام میده) همیشه به من میگفت که دوست داره درکنار هم با هم کارای خونه انجام بدیم و به من کمک کنه(خدا ذلیل کنه این مردای دروغگوررو) الان که بهش میگم میگه که اونموقع داغ بودم نمیفهمیدم.
خلاصه ابنکه من موندم چیکار کنم که حد اقل کارای خودشو انجام بده خسته شدم
دقیقا شوهر من !!! 
دقیقا. ولی خونه مادرش که میریم مثل اسب براشون کار میکنه از آشپزی تا ظرف شستن و خریداشون .اونا هم هیییییییی قریون صدقه پسرشون میرن تازه باباش به منم میگه که پاشو به پسرم کمک کن
