دیشب یکی ی خبر بهم داد حالم گرفته شد. دقیقا وقتی فهمیدم که نامزدم قطع کرده بود گوشیو تا دوباره زنگ بزنه. پیگیر شد ک چیشده چرا ناراحتی،منم ماجرا رو براش گفتم. بخدا اصلا منظورم این نبود که اون به خودش بگیره، بعد ناراحت شده بود که من باعث شدم الان تو با شنیدن این خبرا بهم بریزی و از دست خودم ناراحتم.
منم بعد اینکه یکم حرف زد عصبانی شدم که چرا به خودت میگیری و فقط خواستم که دلداریم بدی مثل همیشه و منظوری نداشتم. بعدشم گفتم میخام گوشیو قطع کنم و گفت برو تا بیشتر اذیتت نکردم....
حالا از دیشب هرچی زنگ میزنم جواب نمیده. خیییییلی نگران شدم چون بیرون بود دیشب، دلم نمیخواد کسی بفهمه این قضیه رو.....
البته بگم که سابقه خخخیییلی داشته گوشیشو چک نکنه یا رفته باشه جایی و گوشیشو نبرده باشه.ولی آخه دیشب حالش بد بود😞😞😞😞