2752
2734

شوهر خوابه

پسر تو اتاقش پای گوشیه

منم از ترس صدای بارون تو پذیرایی رومبل درازیدم

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس

تو خونمون 

پیشه همسرم

دراز کشیدم 

تو سایت میچرخم 

شکر خدا خوبم😊😊

  خدایــــــا شکرت منم مامان شدم   دوستای عزیزم لحظه ای که فهمیدم برای همتون دعا کردم و میکنم شمام برای من دعا کنین نی نیمو صحیح و سالم بغل کنم اللهم صل علی محمد و آل محمد😍     ❤💚دخترخوشگلم خوش اومدی به زندگیمون😍😘منو و بابایی بی صبرانه منتظرتیم گل دخترم😘😘دختر قشنگم به دنیا اومد😍خدایا شکرت❤
توحیاط تنها دارم گریه میکنم

عزیزدلم چرا

منم خیلی گریه کردم 

داستان عشق من . سال ۸۵ هست . اشتباه ۹۵ درج شده  لطفا با عشق وارد بشید و با انرژی مثبت خارج بشید .لینک کتاب الکترونیک داستانم من حالم خوبه دوستای نازم. ممنون از اینکه این بار رو از روی دوشم برداشتید. خیلی حس سبکی دارم الان. و الان حالم از اون شبی که تاپیکو زدم بهتر شده. ممنون از همدلیتون 💖 آرزو میکنم عشقِ خوب به موقع به سراغتون بیاد و حاصلی جز رسیدن نداشته باشه 💖
منم میخوااام 

خوشمزه نیست😂😜

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

دست تو دست همسرم نشستیم تو ساحل همسرم آتیش روشن کرده  داریم بلال میخوردم به همرا جایی




..زیر پتو 😂😂رعدو برق میزنه

خدایا ۱۵شهریور نینی تو دلم رفت😢ازت میخوام ارومم کنی ویه نینی دیگه خیلی زود جاش بزاری.۹۹.۹.۹دعاکنین خبرحاملگیمو بهتون بدم😢😍
خالی میخوری؟یاباچیزی؟آبکش میکنی؟

مثله سوپ مثله خوده کره ایا میخورم، فقط فلفل بهش میزنم

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز