سلام من ۲۱سالمه و دانشگاه میرم تاحالا خواستگارای زیادی داشتم اغراق نباشه اندازه کل دخترای فامیل خواستگار داشتم چند وقت پیش به اجبار خانواده ام با پسر عموم نامزد کردم پسر خیلی خوبیه شرایطشم خوبه ولی من اصلا حسی بهش ندارم و همش تو فکر اینم کع بهم بزنم ولی خانواده ام راضی نمیشن و خودمم میترسم از حرف مردم و آبروریزی و اینکه بعدا پشیمون شم و ازدواج خوبی نداشته باشم بخدا دیگه بریدم همش گریه خیلی دعا میکنم و باخدا حرف میزنم ولی اصلا جوابمو نمیده دیگه خسته شدم من کم سختی نکشیدم تو زندگیم ولی این یکی دیگه داره جونمو میگیره.
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ب اندازه کافی بهتون محبت میکنه ؟؟ خودتون کس دیگه ای رو دوست دارین ؟؟ چی باعث میشه بهش حسی نداشته ...
اره هیچی برام کم نمیزاره یه مدت یکی از فامیلای مشترکمونو دوس داشتم ولی اون پاپیش نزاشت نمیدونم شاید میخام با غریبه ازدواج کنم که دیگه هیچ کدومشونو نبینم راستش خودمم نمیدونم چی میخام فقط به خدا پناه آوردم که شرمنده و پشیمونم نکنه.
اره هیچی برام کم نمیزاره یه مدت یکی از فامیلای مشترکمونو دوس داشتم ولی اون پاپیش نزاشت نمیدونم شاید ...
خدا کمکت کنه
هر انسانی در طول زندگیش به دنبال معجزه میگردد. و آن را در همه جا جست و جو میکند. در حالی که معجزه همین جاست. درون قلب هر انسانی. آن جا که نیرو و اراده ی جز خداوند در جهان تصور نمیکنی . معجزه از ایمان شکل میگیرد.
[QUOTE=131827276]نامزدی برای شما ب چ معنی هست[/QUOTمنظورتونو دقیق نفهمیدم ولی دیگه الان کل فامیل میدونن و واقعا شرمنده زن عموم و فامیلاشم که خیلی دوسم دارن.
میگم نشونید یا عقدید؟طرف فامیله یا غریبه. ؟ رابطه کامل هم باهم داشتید یاخیر
پسر عمومه نشون آوردن برام عقد نکردیم رابطه که همون شب بعد خواستگاری بهش گفتم که نمیخامش ولی اصرار خودش بود که اینقد کشش داد فک میکنم منم حق دارم عاشق باشم وقتی اطرافیانمو میبینم که میدونن من دوسش ندارم ولی بهم توجه نمیکنن از همه شون متنفر میشم دریغ از یه دردو دل بنظرم دینش گردن خودشه چون من همه چیو زود بهش گفتم.
پسر عمومه نشون آوردن برام عقد نکردیم رابطه که همون شب بعد خواستگاری بهش گفتم که نمیخامش ولی اصرار خو ...
اصلا ابرو و حرف فامیلو خانواده واست ذره ای ارزش نداشته باشه. ما اشنا داشتیم پسرعموعه دختره رو نمیخواست دختره هم دودل بود . اینا ب زور خانواده ازدواج کردن بعد هفت ماه طلاق گرفتن. وحالام هردو خانواده الان ۱۲ ساه قطع رابطه ان. شمام ادامه بدید اینجوری سرتون میاد. هم مطلقه میشید هم سابقه ی ی بار ازدواج تو شناسنامه اتون میره. پس همین الان لطفا ب فکر اینده اتون باشید و خودتونو تباه نکنید. الان ناراحت شن ی ماهه ولی اون موقع تااخرعمر باید همگیتون تقاص بدید
وقتی پسر خوبیه و شرایطش خوبه چرا بهش حس نداری؟چون مغروری که خاستگار زیاد داشتم و دارم و این غرورت با ...
آره شایدم مغرور شدم چون نسبت به بقیه دخترای فامیل هم قیافه ام بهتره هم سر کار میرم کلا زبانزد فامیل بودم اما با این کارم خودمو از چشم همه میندازم خواهش میکنم برام دعا کنید همش با خدا حرف میزنم که اگه این قسمت منه پس مهرشو به دلم بنداز اما ازش دور تر میشم خیلی گیجم.
منم شرایط تو رو داشتم بعد 1سال و نیم نامزدی بهم زدم البته به یه دلیل دیگه ولی وقتی بهم زدم واقعا خوشحال بودم چون تمام این مدت حس میکردم داشتم اون ادمو به خودم تحمیل میکردم. عشق تو زمدگی خیلی مهمه عشق نباشه نمیشه سختی های زندگی رو تحمل کرد بعضیا میگن خوبه کم کم عاشقش میشی ولی من میگم راحت قبول نکن این حرفا رو. ادما باهم فرق دارن و حتما حتما باید پیش یه مشاور بری اون بهت میگه این حستو جدی بگیری یا نه. درضمن از حرف مردم هم اصلا نترس تازه شما عقد هم که نکردین کسی هم با بهم زدن نامزدیش از چشم مردم نمیوفته تو عهد قاجار زندگی نمیکنیم که به قسمت و این حرفا هم اعتقاد نداشته باش قسمت هر دختری برای ازدواجش اینه که خودش تصمیم بگیره