همکار بودیم عاشقانه ازدواج کردیم
کاملا سنتی عاشقشم
تقریبا سنتی بود خواستگاری کرد دو ماه دوست بودیم بعد عقد کردیم الان ۹ماهه عقدیم
عاشقشم هنوز باش ازدواج نکردم دعا کنید بابام منو بده برم دیگگگگگگ اونم فقط با عشقمممم
استادداداشم بودهم دیگررو دوست داشتیم یه سال باهم فقط تلفنی حرف میزدیم بعدش ازدواج کردیم الان سه تا بچه داریم هنوزم مثل اولین روز عاشق هم هستیم هر روزم مثل قدیم ها بهم پیام میدیم عاشقونه حرف میزنیم ❤❤❤
عاشقانه دوست من بادوست همسرم عاشق هم بودن بعدماروبه هم معرفی کردن ولی اونا از هم جدا شدن ومابعد یکسال ازدواج کردیم
عاشقانه بود یک سال و نیم دوست بودیم 5 سال و 8 ماهه ازدواج کردیم
البته که کلا من نظر ندم بهتره خودمون از کارمون در عجبیم وقتی دوست شدیم 13 و نیم و 18 و نیم ساله بودیم😐😐😐
دوست دوست پسر دوستم بود
البته که هیچ کدوم نمیدونستیم و دوستم از گوشی من به دوست پسرش پیام داده بود یه دلایلی پسره هم شماره منو داده بود به شوهرم اونم واسه کاری پیام داد شروع کردیم صحبت کردن یک ماهه و نیم معمولی بعد دوست دختر و دوست پسر
دم سرویس مدرسه منودیده بود😁😁..ازبچگی منومیشناخته ولی من نه..همسایه خاله مادرم بود..بعدم دیگ خواستگاری اولش بابام قبول نکردچون سنم کم بود ولی بعدش دیدپسره خیلی خوبیه وهم خونوادشومیشناسیم وخیلی خوبن سال بعداومدن خواستگاری قبول کرد😊
