من عجیب ترین چیزی که دیدم خونه ی خالم بود...
طفلی خالم خونشون کلنگیه ولی خیلی تمیز و مرتبه
یه بار خانواده ما و یکی دیگه از اقوام خونه خالم جمع شده بودیم بعد از کلی زحمت و پذیرایی، زن فامیل رفت دستشویی خیر سرش اومد بیرون به دخترش گفت:سمیرا برو دستشویی دیگه تو راه نگه نمیدارما نگران نباش دستشویی خیلی تمیزه😑
یعنی خالم اینقدر ناراحت شد...منم جوش اوردم گفتم دستشویی از دهن تو تمیز تره خانوم😒 حرفم که خیلی زشت بود بعدشم بابام از خجالتم درومد😅 ولی هنوزم خوشحالم از کارم ✋