دیروز بع3روز خونه نشستن و سر کارنرفتن شوهرم که با صاحب کارش قهر کرد و بحثشون شده با کلی منت کشیدن و گفتن به شوهرم لیست دادم دستش گفتم برو بگیر سر مادرشم دردمیکردگفت شیاف دیکلوفناک بده ببرم منم دادم ولی گفتم بهش نری بشینی خونه مامانت برو اول بگیر بیار خونه بعد برو اونجا.اقا رفته یه چندتا وسایل که 200تومن بیشتر نشده رو خریده رفته گذاشته خونه مامانش بعد زنگ زدم گفتم کجایی گفت دارم میرم یه جا کار دارم میام منم فکر کردم نگرفته بعدش میره میگیره میاد.اومد خونه دست خالی گفتم وسایلا کو گفت خونه مامانمه گفتم چرا نیاوردیش گفت حاصرشید بریم اونجا اومدنی میاریم منم خوشم نمیاد بگیره ببره اونجا نشون بده.منم حالم خوب نبود روزدوم پری بود درد شکموکمر داشتم از طرفیم دخترم کرم صورتو به موهاش زده بود یعنی اینجوری بودما🥴گفتم نمیتونم بریم وضعیتم خوب نیست گفت نری زنگ میزنم میگم وسایلارو بردارند برا خودشون گفتم بگوزنگ زد به مادرش گفت
چه مسخره لوس
چی خریده بود
اه اه من نمیدونم شوهرا چرا اینطورین اه اه واقعا اه
😑😑😑
چه لوسه
عجب کار احمقانه ای کرده ولی من بودم میرفتم باهر وضعی ک بودم چون اصلا برام مهم نیست منو چطوری ببینن مگ خودشون چی هستن والا
مردا همشون ی تختشون کمه
مردای لوس و بچه ننه
خدا نصیب نکنه
که وسایلا برا خودتون و اینا بعد نمیدونم چی گفت مامانش قطع کرد.منم گفتم ماشین میگیری حال را رفتن ندارم خونشون 10دقیقه راهه پیاده.رفتیم بریم گفت من نگفتم ماشین میگیرم منم گفتم نگیری دیگه خونه مامانت نمیام گفت نیا
ای بابا ازدست این مردا چه اخلاق بدی براچی میبره نشون میده درک نداره وضعیتت خوب نیست نمیتونی بری؟براچی اصلن برده اونجا اخه منکه مادرشوهرم یه شهردیگست راحتم
من بودم میکفتم به تخممخودت تو خرج میوفتی
وای خیلی حرصم گرفت
واقعا شوهرت خیلی بیفکره انگار بچه ست
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
