من عقد کرده ام دو سه روزه با شوهرم خونه پدرشوهرم میخوابیم یه برادرشوهر مجرد دارم کثافته دیونه است امروز نمیدونم چش بود دیشب چیزی خورده بود نمیدونم.خونه پدرشوهرم یه اتاق بیشتر ندارن برادرشوهرمم توی اتاق نمیخوابه پذیرایی میخوابه سر سفره ناهار امروز دراومد ب مادرشوهرم گفت خاک برسرت کنن خونت همیشه اِشغاله من بخوام زن بگیرم چجوری بگیرم اینا اینجان برادرشوهرم لات و لوته دیدیم کنار جیبش چاقوعه مادرشوهرم ب شوهرم التماس کرد ک چیزیش نگو چاقو داره چیزیش نگو.شوهرمم چیزی نگفت رفت حیاط توی دستشویی .برادرشوهرم ب من گفت یه بار دیگه بیاین اینجا بخوابین در رو باز میکنم اتیشتون میزنم از این ب بعد خودم میخوام تو اتاق بخوابم
داغون شدم فکر میکنم چیزی مصرف کرده بوده دیشب ولی در کل از ما بدش میاد چشم دیدن مارو نداره دارم خون گریه میکنم و مینویسم اینارو چیکار کنم منم عصبانی شدم هرچی تونستم ب شوهرن گفتم ک خاک برسرت کنن برو گمشو ک ب زنت اینطوری گفت
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
فعلا اونجا اصلا نرو تا مشکل بدتر ازین پیش نیاد،در مورد شوهرتم بهش زمان بده تا اونم آروم بشه بعدا خوب در این مورد حرف بزنین وهمفکری کنین ویه تصمیم منطقی واسه آیندتون بگیرین
خدا لعنتشون کنه خدا از روی زمین بردارع هر کسی رو که اینطوریع منو ک داغون کرده دلم خونه
توحالا وضعیتت خوبه من سالهاست که با این آشغاله حسود تویه ساختمون دارم زندگی میکنم فقط باید آدم حسابش نکنی و جلوش آفتابی نشی وگرنه از روی شخصیته نداشتش حرفایی میزنه که حتی نمیتونه آدم جوابشو بده هر چند خدا جوابشو داره میده