2733
2734
عنوان

خاطره زایمان ابجیم دوقلو

3288 بازدید | 14 پست

 داستان از زبان ابجیم هست سال سومی زندگیمون بود تصمیم گرفتیم اقدام بکنیم واسه بچه شش ماهی طول کشید تا باردار بشم شوهرم عاشق دختر بود ولی من پسر دوس داشتم . شوهرم می خواست حرصم در بیاره میگفت من و دخترم میریم بیرون تو رو هم نمی بریم ولی خواست خدا بود پسر شد خداییش شوهرمم قبول کرد خیلیی هم زود مهرش به دل شوهرم نشست تا پسرم شش سالش شد . باز شوهرم شروع کرد که بیا یک دختر بیاریم رفتیم پیش دکتر طب سنتی واسه دختر دار شدن تمام دستورات رعایت کردیم باز شروع کرد شوهرم به رویا بافتن من حرص دادن اره دخترم به دنیا بود عشقم دیگه دخترمه ولی باز رفتیم سونو گرافی گفتن پسره من واسم فرقی نمی کرد. ولی شوهرم دپرس شد. قرار بود پسرم بیست بهمن به دنیا بیاد مامانمم با ابجیم چند روز قبلش بیان پیشم از شهرستان . یک بار شب دوم بهمن 93 دردم گرفت مجبور شدم برم بیمارستان باید میرفتم اتاق عمل خانوادمم نبودن 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2740

من از اتاق عمل اومدم بیرون خیلی درد شدم خیلی طول کشید یکم اروم شدم بچه رو اوردن شیر دادن یک پسر ریز و سیاه بود . هر چی پسر اولم سفید و خوشگل بود ولی پسرم دومیم یکم سیاه و ریز بود تا شوهرم اومد پیشم گفت زهرا می خوام یک چیز بهت بگم . یک خانمی اینجا هست بچش دختر شده داره گریه میکنه سه تا دختر داره . می فروشه بچش می خواهم بخریمش بگیم دوقلو هست به همه خیلی جا خوردم فکر کردم داره شوخی میکنه ولی دیدم نه جدیش هست اصلا قبول نکردم ولی دیدم شوهرم خیلی اصرار میکنه میگه خودم همه کاراش میکنم و اینجوری شد ما دختر دار شدیم 

ببخشید ی سوال . الان حس خواهرتون نسبت ب اون دختر چیه ؟ 

میشه ازتون خواهش کنم برا اینکه بابام راضی ب ی کاری بشه برام صلوات بفرستید خیلییی محتاجم ممنونم 😍😘😗😔(سوالات در مورد حیوانات پاسخگوهستم)
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687