قبلا گفته بودم درمورد داداش و زنداداشم
هم من تو عقدم هم داداشم
من 21سالم داداشم 25
این خانومش خیلی پرروشده قسم خوردم اینبار ببینمش بزنمش...
من خونه نامزدم بودم خانومش اومده بود اینجا مث اینکه با پدرم بحث میکنه داداشم این وسط حرف ک میزنن خانومش دلخور میشه از بابام میاد تواتاق داداشمم میادپیشش ک از دلش دراره بعد 20دیقه داداشم میاد پدرمو میزنه میگه برو ب خانومم بگو گوه خوردم و عذرخاهی کن والا میکشمت
من نبودم مادرم تنها بودن توخونه ک ب زور جلوشو میگیرن
ازوقتی اومدم خونه دارم خودمو میخورم ب داداشم زنگیدم ری دم به هیکل دوتاشون بهش گفتم دعاکن زنتو نبینم وگرنه اتیشش میزنم اونم قط کرد بعد پیام دادک هرکار دلم بخاد میکنم
منم گفتم تاوقتی تواین خونه نامزدم زنت و نمیاری اینجا وگرنه جِرش میدم
دگ ج نداد
اعصابم خورده لعنت ب من که اینجا نبودم تا یه هرزه هرکار دلش خاسته کرده
این اولین بارش نبود....یه بارم میخاست زندگیمو خراب کنه ک نشد
تورو خدا اول ادمتون و بشناسین بعد برین خاستگاری برا برادرتون